Uncategorized @fa

من و قورباغه

و قورباقه ی محتوا 500x500 1

اولش خیلی باحال بود. داشتم ویدئوهای مرحوم علی انصاریان رو می‌دیدم. چندتا ویدئو از شیرین‌زبونیاش زمانی که توی تلویزیون مجری بود. خداییش خیلیم خنده‌دار بود ولی کم‌کم داشت حس بدی بهم دست می‌داد. من که داشتم می‌خندیدم پس چرا حالم بد شد؟ میخواستم از اینستاگرام بیام بیرون ولی به خودم گفتم فقط همین یدونه رو ببینم، این آخریشه… بعد از یه مدتی از اینستا اومدم بیرون، سر در جیب مراقبت فرو برده و درحالت مکاشفه به نتایج جالبی رسیدم

  • من داشتم چیزی رو می‌دیدم که در حیطه علاقمندیم نیست (بُلد کردن افراد فوت شده‌ی تاثیرگذار به هدف جذب فالوور در محدوده ارزشی من نیست)
  • با اینکه تایمی که برای دیدن این ویدئوها گذاشتم از اوقات فراغتم بود ولی چون خودم آگاهانه انتخابش نکرده بودم و از قبل برای دیدنشون برنامه‌ای نداشتم، حس خوبی بهم دست نداده بود. مطمئنم اگه خودم به اراده‌ی خودم یه فیلم کمدی دانلود می‌کردم و می‌دیدم، همچین حسی نداشتم. یعنی آگاهانه انتخاب کنم 90 دقیقه از وقتمو اختصاص بدم به فیلمی که خودم انتخابش کردم. بنظرم این از دیدن 5 فیلمی که “خودم درش اراده‌ای نداشته بتشم” بهتره
  • میدونستم چیزی که دارم میبینم به چه هدفی ساخته شده. برای زنده نگه داشتن یاد اون مرحوم؟ یا ایجاد کشش برای بدست آوردن ویو بیشتر؟ این کار انسانیه؟ بنظر من نه. پس چرا بازم نگاه میکردم؟

اینجا میرسیم به داستان قورباغه

شاید اینو بدونید که اگه یه قورباغه رو بذارین توی قابلمه و شعله‌ی زیر قابلمه رو روشن کنید چه اتفاقی میفته. اول قورباغه به خیال خودش درون یه آب معتدل داره شنا میکنه و خوشحالم هست. بعد از یه مدتی احساس میکنه آب داره کم‌کم گرم میشه ولی اونقدرها آزار دهنده نیست که زحمت جهش و بیرون اومدن از قابلمه رو به خودش بده. توی مرحله بعدی به وضوح داغ شدن آب رو حس کنه و کاملا هم براش  آزار دهنده شده ولی اینجا دیگه “توان جهش کردن نداره” چون بخاطر گرما عضلاتش دیگه پاسخگو نیستن و کم‌کم به سمت مرگ میره.

برای من هم دقیقا همین اتفاق افتاد. با اینکه میدونستم این محتوا زرده و به درد من نمیخوره ولی ذهنم میگفت تو که داری میخندی پس اونقدرها هم بد نیست. یکم بعدش میگفت: “میدونم حالت  با این محتوا خوب نیست ولی تو که چندتا دیدی، وقتتم که تلف شده آبم که از سر گذشت چه یه وجب چه صد وجب، بشین چندتا دیگم ببین علاوه بر این یه لبخند ریزی هم هنوز روی لبت هست”

یکم بعدش دیگه کاملا حالت بد میشه، عصبی هستی و با حماقت آگاهانه‌ای فقط به ویدئوها نگاه میکنی، خودتم نمیدونی چرا ادامه میدی. “فقط آگاه میشی که قورباغه داره میسوزه”

بعد از این ماجرا یه قراری با خودم گذاشتم و سعی میکنم تا زمانی که خلافش ثابت نشده رعایت کنم

نتایج محتوایی مهم – میرسیم به کلید اسرار

  • اگه محتوایی رو میبینم “بهش علاقه داشته باشم و در حیطه ارزشیم باشه”. پیج‌ها و هشتگ‌هایی رو دنبال کنم که میدونم محتوای مورد نظرم احتمالا در اونجا پیدا میشه
  • اگه تصمیم به دیدن یه محتوا گرفتم خودم آگاهانه اون محتوا و مقدار زمانی که میخوام صرف دیدنش کنم رو تعیین کنم نه اینکه الگوریتم با زمان و توجه من بازی کنه و در آخر همه‌ی کرامات انسانیم در حد یک روبات بازدیدکننده تنزل پیدا کنه
  • مراقب قورباغم باشم. این قورباغه هرچقدرم باهوش و باذکاوت باشه، ناخودآگاه و کم‌کم درون محتوای زرد غرق میشه و وقتی به خودش میاد که دیگه کار از کار گذشته

این نظرات شخصی من بود. خوشحال میشم شما هم نظرتو مطرح کنی

 

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *